زمانی که کلاس کنکور میرفتیم یک آقای پرتوی مشاورمون بود چندتا متن رو توی جلسات برامون از روش میخوند... یکی از متن ها این بود ادیسون در سنین پیری، یکی از ثروتمندان آمریکا به شمار میرفت و درآمد سرشارش را تمام و کمال در آزمایشگاه مجهزش که ساختمان بزرگی بود هزینه می کرد. این آزمایشگاه، بزرگترین عشق پیرمرد بود. هر روز اختراعی جدید در آن شکل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود. در همین روزها بود که نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع روزهای رنگی من...
برچسب : نویسنده : mycolordaysssa بازدید : 101